شوخي با داستانهاي كتاب فارسي - تعريف بعضي از كلمات ( طنز)


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت... مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت و به خدا گفت: " گاهی یادم میرود که هستی ، کاش بیشتر نسیم می وزید... "






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 639
بازدید ماه : 2092
بازدید کل : 113935
تعداد مطالب : 281
تعداد نظرات : 613
تعداد آنلاین : 1

آمار مطالب

:: کل مطالب : 281
:: کل نظرات : 613

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 21

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 8
:: باردید دیروز : 3
:: بازدید هفته : 639
:: بازدید ماه : 2092
:: بازدید سال : 27229
:: بازدید کلی : 113935

RSS

Powered By
loxblog.Com

خدایا.. تقدیر دوست عزیزم را زیبا بنویس تا جز لبخند از او نبینم..

شوخي با داستانهاي كتاب فارسي - تعريف بعضي از كلمات ( طنز)
26 بهمن 1388 ساعت 8:53 بعد از ظهر | بازدید : 1379 | نوشته ‌شده به دست محمد طغیانی | ( نظرات )

مطالب طنز یکتا                                                

گاو ما ما مي كرد
گوسفند بع بع مي كرد
سگ واق واق مي كرد
و همه با هم فرياد مي زدند حسنك كجايي
شب شده بود اما حسنك به خانه نيامده بود.حسنك مدت هاي زيادي است كه به خانه نمي آيد.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جين و تي شرت هاي تنگ به تن مي كند.او هر روز صبح به جاي غذا دادن به حيوانات جلوي آينه به موهاي خود ژل مي زند.
موهاي حسنك ديگر مثل پشم گوسفند نيست چون او به موهاي خود گلت مي زند.
ديروز كه حسنك با كبري چت مي كرد .كبري گفت تصميم بزرگي گرفته است.كبري تصميم داشت حسنك را رها كند و ديگر با او چت نكند چون او با پتروس چت مي كرد.پتروس هميشه پاي كامپيوترش نشسته بود و چت مي كرد.پتروس ديد كه سد سوراخ شده اما انگشت او درد مي كرد چون زياد چت كرده بود.او نمي دانست كه سد تا چند لحظه ي ديگر مي شكند.پتروس در حال چت كردن غرق شد.
براي مراسم دفن او كبري تصميم گرفت با قطار به آن سرزمين برود اما كوه روي ريل ريزش كرده بود .ريزعلي ديد كه كوه ريزش كرده اما حوصله نداشت .ريزعلي سردش بود و دلش نمي خواست لباسش را در آورد .ريزعلي چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت.قطار به سنگ ها برخورد كرد و منفجر شد .كبري و مسافران قطار مردند.
اما ريزعلي بدون توجه به خانه رفت.خانه مثل هميشه سوت و كور بود .الان چند سالي است كه كوكب خانم همسر ريزعلي مهمان ناخوانده ندارد او حتي مهمان خوانده هم ندارد.او حوصله ي مهمان ندارد.او پول ندارد تا شكم مهمان ها را سير كند.
او در خانه تخم مرغ و پنير دارد اما گوشت ندارد
او كلاس بالايي دارد او فاميل هاي پولدار دارد.
او آخرين بار كه گوشت قرمز خريد چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت .اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنياي ما خيلي چوپان دروغگو دارد به همين دليل است كه ديكر در كتاب هاي دبستان آن داستان هاي قشنگ وجود ندارد.

--------------------------------------------------

2- تعریف های کوتاه! بعضي از كلمات

مدرسه:یه جاییکه پدر پول پرداخت می کند و پسر بازی می کند
بیمه ء عمر:یک قراردادی که شما رو در طول زندگی نیازمند می کند ودر موقع مردن ثروتمند.
پرستار:شخصی که از خواب بیدار می شود و به شما قرص خواب آور می دهد.
ازدواج:یک توافقنامه ای که در آن مرد درجه لیسانسش را از دست مدهد(معنی لیسانس و تجرد در انگلیسی به یک معنیه و اشاره به اون دارد) و خانم درجهء استادی را کسب می کند.
طلاق:وخامت آیندهء ازدواج
اشک:یک نیروی هیدرولیک که در آن قدرت ارادهء جنس مذکر بوسیلهءقدرت آب جنس مونث شکست می خورد.
سخنرانی:یک هنر انتقال اطلاعات از نتهای سخنران به نتهای دانشجویان بدون اینکه به ذهنهای هر کدام خطور کنه.
کنفرانس :یک اختشاشی که یک شخص توسط تعدادی حضار ضرب و شتم میشه.
مصالحه:هنر تقسیم یک کیک به روشی که هر کسی فکر کنه بزرگترین تکه رو دریافت کرده است.
دیکشنری:جاییکه نتیجه قبل از کار می آید.
اتاق کنفرانس:جائیکه همه صحبت می کنند و هیچ کسی گوش نمی دهد و بعدا هر شخصی عدم موافقت اعلام می کند.
پدر:یک بانکر که ذاتا تامین شده است .
جنایتکار:شخصی که استراحت مفهومی ندارد مگر اینکه دچار سرفه شود.
رئیس:شخصی که اول است وقتی تو تاخیر داری و تاخیر دارد وقتی که تواول هستی .
سیاستمدار:شخصی که قبل از انتخابات دستش را و بعد از انتخابات صمیمیتش رو تکان می دهد.
دکتر:شخصی که مریضت رو با قرص و خودت رو با صورتحساب می کشد.
ادبیات روم باستان:کتابی که مردم پرستش می کنند ولی نمی خوانند.
خنده:منحنی که بسیاری از مسائل را بی پرده مشخص می کند.
اداره:یه جای برای استراحت بعد از یک کار فعال خانگی.
خمیازه:تنها زمانیکه بعضی آقایون می تونند دهانشون رو باز کنند.
وغیره:یه علامتی برای متقاعد کردن دیگران که شما واقعا بیشت از اونیکه انجام دادین می دونین .
شوری:افرادی که خود قادر به انجام هیچ کاری نیستندو دور هم گرد می آیند و تصمیم می گیرند تا ان هیچ کار را انجام دهند.
تجربه:نامی که مردم بر روی خطا هایشان میزارند
بمب اتمی:یک اختراعی برای ختم غائلهء تمام اختراعات.
فیلسوف:نادانی که در طول زندگی خود را عذاب می دهد تا بعد از مرگش بر سر زبانها باشد   

ممنون از انتخابت

خواهشا بی نظر این وب را ترک نکن

باعضویتدر سایت خودتون مطلب در وب بگذارید

هر روز به ما سر بزنید و شاهد بهترین مطالب باشید

با عضویت در خبرنامه زیباترین مطالب را در ایملتان داشته باشید

خواهشا به هر پست سر میزنید امتیاز دهی کنید به صورت پایین هر پست

 

 




:: موضوعات مرتبط: طنز , ,
:: برچسب‌ها: طنز ,
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: